- نویسنده : عباس احمدزاده
- ۲۸ مهر ۱۴۰۲
- کد خبر 12063
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
چکیده
نواحی روستایی در کشورهای جهان سوم با اختصاص سهم قابل توجهی از تولید ناخالص ملی، اشتغال، تأمین نیازهای غذایی و تأمین ارز، و نیز محل سکونت جمعیت قابل توجهی از مردم، یک بخش مهم و برجسته در توسعه کشورها محسوب میشودامروزه یکی از راهبردهای موثر جهت توسعه همه جانبه و خودپایدار این نواحی، استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم بخصوص روستاییان برای عمران و توسعه مناطق روستایی در تمام ابعاد آن است که مهمترین ابزار اصلی نیل به این مقصود را میتوان در تشکیل نهادهای سازماندهی شده غیردولتی (NGO) دانست، که بر اساس نیاز و توانایی گروههای مختلف ساکن روستا، در موضوعات متنوع و ضروری محیط بومی و محلی، جهت اجرای برنامههای توسعهای روستاها ایجاد میگردد. در گذشته دور در ایران نیز، تشکلهایی مشابه، با ساختار سنتی ایجاد شده بودند که برای حل بسیاری از مشکلات روستائیان، فعالیت میکردند که این نهادها به شکل سنتی خود امروزه کارایی چندانی ندارند. در این پژوهش بر ضرورت این امر تاکید شده است که جهت احیا و توسعه همه جانبه روستاها نیازمند تشکلهای داوطلبانه و مردمی هستیم که با شور و اشتیاق و خودآگاهی بومی، در کنار دولت و بخش خصوصی بتوانند برای توسعه مناطق روستایی گامهای موثر و سازندهای بردارند
مقدمه:
توسعه روستا و ساماندهي به وضعيت روستاييان، در چند دهه اخير به يكي از دغدغه هاي متوليان و پژوهشگران اين رشته تبديل شده است آنچه امروزه در مورد توسعه ي مناطق روستايي مطرح است، توسعه پايدار روستايي است. توسعه كه اي بتواند نيازهاي كنوني بشر را تامين كند بدون آنكه توانهاي محيطي و زيستي نسلهاي آينده در را تامين نيازهايشان به مخاطره اندازد ( شايان و همكاران،1390). درايران در 50 سال اخير، روستاهاي ايران دستخوش انواعي از سياست هاي دولتي بوده اند كه منجر به تحولات شگرفي در روستا شده، به طوري كه جمعيت روستايي كشور از سهم دو سوم در اواخر دهه به ،50 يك سوم سهم در اواخر دهه 80 رسيده است. در اين ميان استفاده از ظرفيت هاي مشاركت سازمانهاي مردم نهاد، مسير روشني در را جهت توسعه اجتماع محور روستايي به ، ويژه در مناطق محروم ايجاد مي كند. يكي از دلايل پيدايش اين تشكل ها ناكارآمدي برخي از سازمانهاي دولتي در انجام امور بوده است.. سازمانهاي مردم نهاد به عنوان نهاد هايي بر كه اساس همسويي اهداف و نيازهاي افراد جامعه براي نيل و تحقق آرمانها و اهدافي مشترك تشكيل مي شوند، از اين توانايي برخوردارند كه جوامع را براي رسيدن به رشدي پويا و پايدار از طريق ارتقا سطح بهداشت ،سلامت و محيط زيست، آموزش، فرهنگ، مبارزه با فقر از و بين بردن نابرابريهاي اجتماعي و اقتصادي ياري رسانند از. سوي ديگر نقش اساسي و محوري روستا به ها ويژه در كشورهاي در حال توسعه به دليل وابستگي شديد فرآيند توسعه پايدار ملي به توسعه پايدار روستايي و ساختار اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي و اجتماعي اين كشورها حايز اهميت ميباشد
امروزه اهمیت توسعه روستایی و نقش حیاتی آن در پیشبرد و توسعه کشورها، بویژه کشورهای در حال رشد، بر هیچکس پوشیده نیست . تا کنون به منظور دستیابی کشورهای در حال رشد به توسعه روستایی و کشاورزی ، استراتژهای متفاوت و در مقاطع زمانی مختلف طرح و اجرا شده ؛ که در غالب موارد نتوانسته اهداف توسعه را در این کشورها محقق سازد. یکی از مهم ترین دلایل عدم موفقیت در این راستا ، عدم توجه به فعالسازی سرمایه های اجتماعی، توسعه منابع انسانی و توسعه مشارکتهای جمعی و مردمی در میان روستائیان و کشاورزان بوده است که سازمانهای غیر دولتی به عنوان نهادهای مردم محور و مشارکتگرا می تواند نقش مهم و کلیدی را در این زمینه ایفا نمایند.
سازمانهاي مردم نهاد
سازمان مردم نهاد یا NGO که به اختصار آن را «سمن» مینامند، به سازمانهایی گفت میشود که بخشی از ساختارهای دولتی نیستند و به عنوان یک ساختار واسط میان مردم و قوای حاکم فعالیت میکنند.
عواملی مانند اهمیت روزافزون حقوق بشر و نقش جامعه مدنی در بهبود کیفیت زندگی و وضعیت انسانها و همچنین تغییر نگاه حقوق بینالملل به جایگاه انسانی در نهایت منجر به تشکیل سازمانهای مردم نهاد در سرتاسر جهان شده است.
در ادامه به تعریف سازمان مردم نهاد و نقش آن در جامعه میپردازیم و اهمیت «NGO» و انواع سازمانهای مردم نهاد را به همراه ویژگیهای کلی و ساختاری آنها مورد بررسی قرار میدهیم.
نقش سازمان مردم نهاد و اهمیت آن
سازمانهای مردم نهاد بهعنوان بخشی از جامعه مدنی، در کنار دولت و بخش خصوصی، سه نظام تشکیلدهنده جامعه هستند که با جامعه مدنی نهادهای مختلفی از جمله سازمانهای غیردولتی، گروهها و اجتماعات محلی، سازمانهای داوطلبانه مردمی، نهادهای دانشگاهی و تحقیقاتی، رسانههای جمعی، گروههای مذهبی و سازمانهای مدنی را در بر میگیرد همکاری و تعاون با یکدیگر، به حل مشکلات پیچیده جامعه میپردازند اداره اطلاعات عمومی سازمان ملل متحد این نوع سازمانهای مردمی را این گونه تعریف میکند«سازمان مردم نهاد به هر سازمان غیردولتی و داوطلبانهای گفته میشود که در سطوح محلی، ملی یا بینالمللی فعالیت داشته و افرادی با علائق مشترک، آن را مدیریت میکنند خدمات انسان دوستانه، توجهدادن مردم به اعمال دولت، نظارت بر سیاستهای اتخاذ شده از سوی دولت و تشویق مردم به مشارکت سیاسی، از جمله فعالیتهای این سازمانها به شمار میروند. سازمانهایی از این قبیل، با تحلیل و کارشناسی امور، در واقع نقش مکانیسمهای هشداردهنده را در یک جامعه ایفا میکنند اما از مهمترین ویژگیهای یک سازمان مردم نهاد میتوان به استقلال آنها از دولت اشاره کرد که آنها را قادر میسازد بدون نیز به فرآیندهای اداری، با استفاده از ظرفیتهای اجتماعی برای دستیابی به اهداف سازمانی خود تلاش کنند. مهمترین سازمانهای مردم نهاد در ایران، سازمان جهانی صلیب سرخ و سازمان هلال احمر هستند.
اهمیت سازمان مردم نهاد NGO
بسیاری از متخصصین مسائل اجتماعی و فعالان این حوزه عقیده دارند که اداره جوامع بشری در قرن ۲۱ بدون همکاری و تعاون سه نظام تشکیلدهنده جامعه، شامل دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی امکانپذیر نیست یکی از ارکان اصلی جامعه مدنی هستند که در تلاش هستند تا با مشارکت عموم به رفع مشکلات مختلف بپردازند و با ایجاد ارتباط بهتر و نزدیکتری میان مردم و دولت، مشکلات مردم را به بخش حاکمیت منتقل کنند
سازمانهای مردم نهاد
«NGO» با بهرهمندی از نیروی انسانی داوطلب و کمکهای مردمیداخلی و بینالمللی، میتوانند اهداف را با هزینهای بسیار پایینتر دنبال کرده و محقق سازند. از سوی دیگر از آنجایی که شکلگیری این نهادها به صورت خودجوش بوده و بر پایه اعتقادات اعضای آن صورت میگیرد، طبیعی است که به اصول و عقاید خود، پایبندتر و متعهدتر باشندصولی که دولت گاهی به دلیل حفظ منافع خارجی و عوامل دیگر به فراموشی میسپارد یا اهمیت آن را کمرنگتر از گذشته حس میکند، اما در کنار تمامی مواردی که ذکر کردیم، اهداف خیرخواهانه و بشردوستانه سازمانهای مردم نهاد باعث میشود که اعتماد عمومی به سمت آنها جلب شده و اهداف آنها با درصد موفقیت بیشتری دنبال شوند.
پيدايش و ويژگي هاي سازمانهاي غيردولتي
سازمان هاي غير دولتي و مردم نهاد ( سمن ها،) جمعيت ها، گروه ها و نهادهاي انساني خودجوش و برآمده از بطن جامعه هستند كه با فعاليت هاي غيرانتفاعي و داوطلبانه در جهت رفع معضلات اجتماعي و خدمت رساني عمومي فعاليت مي كنند و برترين امتياز خود را استقلال از دولت تدوين كرده اند .سازمانهاي مردم نهاد از جمله سازمانهاي مدني، تازه تأسيس و نوپايي هستند كه با مشاركت داوطلبانه شهروندانِ داراي انگيزه، براي فعاليت گروهي در قالب يك سازمان با هدف خدمت براي توسعه و رفاه اجتماعي فعاليت گرديدهاند نكته قابل توجه درخصوص ويژگيهاي سازمانهاي مردم نهاد اين است كه هر چند اين سازمان از ها نظر منشأ پيدايش و اهداف و همچنين عرصه هاي فعاليت جغرافياي و ي عملكرد با يكديگر جمع نمي شوند
تقسیمبندی NGOها براساس نوع فعالیت
متداولترین دستهبندی برای سازمانهای غیردولتی، دستهبندی بر اساس عملیاتی بودن یا مبارزات مدنی و اجتماعی (campaigning) است. میتوان این را اینگونه تعبیر کرد که این یک انتخاب بین یک تغییر کوچک به صورت مستقیم از طریق پروژهها است، یا یک تغییر بزرگ به صورت غیرمستقیم از طریق تغییر سیستمهای سیاستی. سازمانهای عملیاتی باید منابعِ به صورت اهدای مالی، مواد و داوطلبین را به منظور انجام پروژهها و برنامههایشان آماده کنند. این فرآیند نیازمند یک سازماندهی کامل است. تامین مالی از طریق اهداها و قراردادها از دولتها، موسسات و شرکتها، به زمان و تخصص برای برنامهریزی، آمادهسازی درخواستها، تنظیم بودجه، حسابداری و گزارش نیاز دارد. بنابراین سازمانهای عملیاتی باید یک ستاد مرکزی سلسله مراتبی به علاوه کارکنان عملیاتی در میدان داشته باشند. با نسبت متفاوت، سازمانهای مبارزات مدنی همچنان نیازمند چنین فعالیتهایی هستند. تامین مالی هنوز امری ضروری است اما با مقیاس کوچکتر. تشویق کردن افراد به وقتگذاری بسیار مهم است. علاوه بر اینکه لازم است تعداد کمی مدت زمان زیادی صرف فعالیتها کنند، گاهی لازم است تعداد زیادی افراد را برای یک دوره زمانی کوتاه آماده کنیم. لزومی ندارد اهداکنندگان خارجی (external) کار اجرایی انجام دهند، اما طبق مقررات حامیان باید در جریان امور باشند و از فعالیتها اطلاع داشته باشند بنابراین با وجود همه تفاوتهایی که وجود دارد، هر دو گروه سازمانها به جمعآوری اعانه، تجهیز برای انجام کارها توسط حامیان، سازماندهی مناسبات ویژه، جلب توجه رسانهها و اداره یک ستاد مرکزی نیاز دارد. با وجود این تعاریف و دستهبندی، نمیتوان سازمانهای غیردولتی را در دو گروه عملیاتی و مبارزات مدنی تقسیم کرد، بلکه این دو دسته دو سر یک طیف هستند و در دنیای واقعی هر سازمان غیردولتی بنا به نوع فعالیتش در یک جای این طیف قرار میگیرد. سازمانهای عملیاتی هنگامی که در انجام پروژههایشان به مشکل برمیخورند و تاثیر پروژه ناکارآمد میشود، به مبارزات مدنی روی میآورند. از طرفی سازمانهای مبارزات مدنی نمیتوانند مشکلات فوری عملی را نادیده بگیرند، به عنوان مثال سازمانهای حقوق بشر یا زنان برنامهها و پروژههای حمایتی برای کمک به قربانیان تبعیض و ناعدالتیها دارند.
تقسیمبندی NGOها براساس شعاع پوششدهی
مدل کلاسیک تقسیمبندی سازمانهای غیردولتی بر اساس سلسله مراتب جغرافیایی است. افراد در گروههای محلی فعالیت میکنند که در شهرستانها و ایالات (provinces) سازماندهی میشوند و اداره مرکزی آنها در پایتخت قرار دارد. به چنین سازمانهای غیردولتی، سازمانهای غیردولتی ملی گفته میشود. گاهی چند سازمان غیردولتی در منطقه با هم ترکیب میشوند و یک سازمان غیردولتی بینالمللی تشکیل میدهند که به اختصار INGO گفته میشود. البته لزومی ندارد در همه سازمانها این سلسله مراتب رعایت شود. به عنوان مثال در سازمانها بزرگ سطح بینالمللی به نسبت نقش کوچکی ایفا میکند و حتی برای خود اعضای سازمان هم جذابیت چندانی ندارد. با این وجود در چنین سازمانهایی که جهانی هستند، فرآیند تصمیمگیری روندی دموکراتیک دارد؛ در حالیکه پستهای کلیدی در سطح ملی با انتخابات تعیین میشوند، افراد در سطح جهانی همراه به صورت غیرمستقیم توسط یک سری شورای بینالمللی یا مجمع نمایندگان ملی انتخاب میشوند.
تا اوایل دهه نود که سازمانهای غیردولتی محلی و ایالتی فعالیتهای بین کشوری نداشتند، سازمان غیردولتی به سازمانی اطلاق میشد که حداکثر در سطح ملی باشد و به سازمانهای منطقهای و جهانی سازمان غیردولتی بینالمللی (INGO) گفته میشد. اما در دهه نود، سازمانهای محلی و ایالتی با یک جهش ناگهانی فعالیتهایشان را در سطح جهانی شروع کردند؛ به ویژه در مسائل محیطزیست و مباحث اجتماعی. از آن زمان به بعد واژه INGO کارکرد خود را از دست داد و سازمان غیردولتی هم به سازمانهای ملی گفته میشود و هم بینالمللی. سازمان ملل برای سازمانهای غیردولتی محلی واژگان جدید ابداع کرد از جمله سازمانهای مردمی (gross-roots organization)، سازمانهای محلهمحور (community base organization) که به اختصار CBO گفته میشود و سازمانهای جوامع مدنی (civil society organization) که به اختصار CSO گفته میشود.
تعداد اندکی از سازمانهای غیردولتی بر پایه مدل سلسله مراتب دموکراتیک جهانی (global democratic hierarchy) هستند. یک نوع این سازمانهای غیردولتی، سازمانهایی هستندکه مشترکان و طرفدارانشان تنها برای تامین مالی و دریافت اخبار و در صورت نیاز وارد عمل شدن هستند و هیچ کنترل دموکراتیکی بر مخارج و سیاستگذاریهای سازمان ندارند. چنین ساختاری در میان سازمانهای اجتماعی بشردوستانه مانند کاهش فقر و افزایش رفاه اجتماعی و سازمانهای محیط زیستی متداول است. یک نوع دیگر سازمانهایی است که افراد برای عضویت در آن باید پیششرطهای لازم را داشته باشند. مانند مجمعهای تجاری که تنها افراد با پیشه خاصی میتوانند عضو آن شوند یا سازمانهای حرفهای، علمی و تکنیکی که تنها افرادی که قابلیتهای مرتبط را دارند، میتوانند عضو بشوند. این سازمانها بیش از آنکه پایه جغرافیایی داشته باشند، پایه کارکردی دارند. سیاستهای اینگونه سازمانها بر اساس استانداردهای حرفهشان است و کسی که از این استانداردها تخطی کند، از سازمان اخراج میشود. نوع دیگر سازمانهای مذهبی هستند. تقسیمبندی قدرت بر پایه مذهب، متن مقدس، جذبه و ابهت (charisma) افراد یا سلسله مراتب مذهبی است. هیچ کدام از این سازمانهای ادعای NGO بودن ندارند؛ اما در سیستم سازمان ملل با آنها مانند سازمانهای غیردولتی رفتار میشود. در یادداشت بعدی سعی خواهد شد که درباره اطلاق جزئی این تقسیمبندیها بیشتر صحبت شود.
توسعه
توسعه در مفهوم كلي به آن معناي بهبود سطح مادي و معنوي جامعه بشري و ايجاد شرايط مناسب براي و زندگي سالم همه اعضاي جامعه است و بهبود همه ابعاد و جنبه هاي حيات انساني است، يعني توسعه كه اي همه اقشار جامعه در را همه ابعاد زندگي متأثر ميسازد در و عين از حال منابع در اختيار به شكل عقلايي استفاده اين حال، توسعه يك مسئله ي يك بعدي نيست بلكه توسعه ميتواند شامل افزايش مقدار و كارايي توليد، افزايش سهم بخش صنعتي در درآمد ملي و صادرات، تغييرات ساختاري مثبت و بهبود در زمينههاي اجتماعي، زيرساختهاي فرهنگي و سازماني (بهداشت، آموزش،گردشگري، محيط زيست، مديريت منابع طبيعي و غيره) باشد
توسعه انساني
توسعة انساني يكي از نظريه هاي متأخر توسـعه اسـت كـه از دهـة 1990 بـه بعـد مقبوليت عام يافته است. بـر اسـاس ايـن ديـدگاه، برخـورداري انسـان از زنـدگي طولاني، سالم، و خلاق هدف نهايي توسعه است توجه به برنامه توسعه سازمان ملل متحد UNDP ، توسعه انساني ” در مورد ايجاد محيطي است كه مردم مي توانند توانايي بالقوه خود را توسعه دهند و زندگي خلاقانه با را توجه به نيازها و منافع خود هدايت كنند ( هوي و همكاران، 2015 ( . انسان، هدف توسعه در و عين حال محور توسعه است 9 و مفهوم توسعه انساني در را مركز الگوهاي توسعه قرار ميدهد در نه حاشيه آن. توسعه انساني يك ديدگاه مشترك با حقوق بشر دارد
توسعه پايدار
توسعه پايدار مفهومي است در كه سالهاي اخير به عنوان يك مس ئله جهاني آن به نگريسته ش ده است . اين مفهوم، از ديدگاههاي مختلف مورد بررسي قرار گرفته و نهادهاي بسياري كوشيده به آن از اند عنوان راهبردي مناسب جهت مقابله با چالشهايي، نظير افزايش جمعيت، تخريب زيست محيطي، محدوديت منا بع، نابرابري اجتماعي– اقتصادي، بيكاري، و فقر ناهنجاري هاي اجتماعي استفاده كنند. مفهوم توسع ه پايدار به طور رسمي از سال 1987 ، پس از طرح و پذيرش در آن مجمع عمومي سازمان ملل رايج شد براى پاسخ به معضلات اقتصادى، محيط زيستى و اجتماعى دنياى امروز از سوى د انشمندان مطرح به و طور گسترده توسط دولت ها، نهادهاى بين المللى، مورد پذيرش قرار گرفته است
سازمانهای غیردولتی و نقش آنها در توسعه روستایی
تجربه تاریخی فرآیند توسعه در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته ، این امر را روشن ساخته که توسعه روستایی یک ضرورت بنیادی برای توسعه ملی است و میبایست در اولویت برنامههای توسعهای قرار گیرد (شکوری، 1380) و اگر قرار است توسعه در کشورهای جهان سوم نیز انجام گیرد و خود پایدار باشد باید به طور اعم از مناطق روستایی و به طور اخص از بخش کشاورزی آغاز شود، مسائل اساسی فقر گسترده ، نابرابری در حال رشد، رشد سریع جمعیت و بیکاری فزاینده تماماً ریشه در رکود و اغلب سیر قهقرایی زندگی اقتصادی مناطق روستایی دارد (تودارو، 2002) و بدون توسعه روستایی که به عنوان بخش مهمی از برنامههای توسعه کلان در هر کشوری است، توسعه صنعتی یا موفق نخواهد شد و یا اگر موفق شود چنان عدم تعادلهای شدید داخلی ایجاد خواهد کرد که مشکلات فقر گسترده، نابرابری و بیکاری بیشتر خواهد شد.
در ارتباط با مفهوم توسعه روستایی دیدگاههای گوناگونی وجود دارد؛ از دیدگاه بانک جهانی، توسعه روستایی استراتژی است که برای بهبود زندگی اقتصادی اجتماعی گروه مشخصی از مردم که همان روستائیان فقیرند، طراحی میشود این استراتژی درپی گسترش منافع توسعه در بین فقیرترین افرادی است که در نواحی روستایی به دنبال امرار معاش هستند. از نظر بانک جهانی ، فقرای روستایی شامل کشاورزان خرده پا، اجاره نشینها و خوش نشینها میشود
در نگرشهای نوین توسعه که برتوانمند سازی جامعه روستایی و مقولههای مشارکت و توسعه منابع انسانی تأکید میشود، توسعه روستایی را میتوان فرآیندی همه جانبه از تحولات رو به تکامل ساختارهای شکل دهنده زندگی روستایی نامید که منجر به ارتقاء سطح زندگی مادی و معنوی روستائیان با عنایت به مقوله پایداری میگردد. در این نگاه به توسعه روستایی ، توسعه صرفاً معطوف به یک قشر (فقیر) نبوده بلکه کلیه ابعاد زندگی و آحاد و گروههای اجتماعی را مدنظر دارد.
مولفههای توسعه روستایی ، ساختارهای شکل دهنده زندگی روستایی
1- مؤلفههای زیست محیطی و نظام اکولوژیک
2- ساختارهای اقتصادی و نظام تولید، توزیع و مصرف
3- مؤلفهها و اجزاء ساختار اجتماعی – فرهنگی ، نهادی و سیاسی
4- ساختارهای کالبدی، زیربناها و تأسیسات و خدمات
لذا در توسعه روستایی ، تحول هدفمند و تکاملی همه ساختارهای مذکور به نحوی که با افزایش تولید کالاها و خدمات و توزیع بهینه و دسترسی (اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی) همه مردم به کالاها و خدمات مورد نیاز، زمینه برخورداری جامعه فراهم شده و با آموزش لازم انگیزهها و بسترهای خودآگاهی، خوداتکایی و مشارکت در آنان تقویت گردیده و آنان بتوانند با عزت نفس و در اختیار داشتن قدرت کافی بر سرنوشت خود و توسعه محیط زندگی شان اشراف داشته باشند، مد نظر قرار دارد. توسعه پایدار محیطی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، نهادی و سیاسی مضمون جداییناپذیر توسعه روستایی است و برنامهریزی توسعه، تفکر و عملی است سنجیده به همراه مجموعهای از فعالیتها و اقدامات هدفمند که منجر به تحقق اهداف توسعه میگردددر ادبیات اخیر موجود در نظام برنامهریزی توسعه روستایی کشور، توسعه پایدار روستایی را تحولات مستمر و همه جانبهای که در چهارچوب آن ظرفیتها و توانائیهای اجتماعات روستایی در جهت رفع نیازهای اساسی (مادی و معنوی) و مشارکت مؤثر در فرایندهای شکل دهنده نظام سکونت محلی (اکولوژی ، اجتماعی ، اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی یابد میدانند. چارچوب موجود برنامهریزی توسعه روستایی در اکثر کشور ها به گونهای است که مراکز دولتی و بنگاههای بخش عمومی، نقش برجستهتری نسبت به سایر بخشها دارند؛ اما در سالهای اخیر ، با گسترش مردسالاری و توجه به امر مشارکت مردم در توسعه محلی، NGOs نقش مکمل بسیار مهم و تعیین کنندهای را در امر توسعه روستایی یافتهاند. استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم بخصوص روستاییان برای عمران و توسعه و اجرای یک مدیریت و برنامهریزی صحیح میتواند در موارد متعددی انجام گیرد.این موارد به ترتیب شامل شناخت نیازها و اولویت ها، طراحی پروژه ها و برنامه ها، اجرا و نظارت و ارزشیابی نتایج برنامه هاست
توسعه پایدار روستایی
ظرفیتها و قابلیتهای روستا
– دیدگاه و توجه جدید مثبت به توسعه مدیریت روستایي کشور در بین نهاد ها و سازمان هاي دولتي؛
– وجود مدیران روستایي جوان و پر انرژي؛
– وجود نهاد دهیاري و شوراي اسلامي روستا به عنوان رابط نهادهاي دولتي و مردمي جهت رفع مشکلات؛
– وجود پیشینه فرهنگي، آموزه هاي ملي و دیني به منظور گسترش فرهنگ مشارکت و تعامل بین شورا، دهیاري و مردم؛
– گرایش رو به توسعه نظام مدیریت توسعه کشور در بهره گیري از مشارکت روستایيان در امور مربوط به خود؛
-وجود زمینه هاي مساعد براي سرمایه گذاري مشترک دهیاري با بخش هاي خصوصي و عمومي غیردولتي؛
بسیاری از تجهیزات و تأسیسات عظیم با نقش دولتها به وجود می آیند، خیلی از شرکتها در این حوزه ها سرمایه گذاری نمیکنند و یا برای آنها به صرفه نیست که به اینگونه اقدامات ورود کنند، از سوی دیگر ثبات سیاسی و پیاده سازی و نظارت قوانین و جلوگیری از بی نظمی هرج و مرجها و اغتشاشات با اقدامات دولتها به وجود می آید. با صنعتی کردن روستاها می توان به اهداف توسعه ای روستاها و خروج از انزوای جغرافیایی دست یافت. واحدهای کوچک صنعتی می توانند از طریق ایجاد واحدهای بزرگتر در قالب تعاونی ها موقعیت خود را بهبود بخشیده و در حل مشکل اشتغال نیز گام بردارند. در این خصوص بهره مندی از پتانسیل عظیم بخش تعاونی کشور نیز توجه به مقوله آموزش اهمیت زیادی داشته و برنامه ریزی برای آموزش صورت گیرد. بدیهی است در صورت تداوم آموزش همه جانبه از طرف دولت در سطوح مطرح شده و افزایش اطلاعات عامه مردم به اثرات کارآمد فعالیت های گروهی در قالب تشکیلات تعاونی امکان پیشرفت اقتصادی و اشتغال زایی در حوزه روستا فراهم خواهد شد
از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها کاهش بیکاری و توسعه فعالیت¬های شغلی در نواحی روستایی است. بخش قابل توجهی از شاغلین هر کشوری، به خصوص در کشورهای درحال توسعه، در حوزه های روستایی به کار مشغول هستند. نقش و جایگاه روستاها در فرآیندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است. ریشه کن کردن بیکاری یا همان اشتغال کامل از جمله وظایف بنیادین و دغدغه اصلی دولت ها است، از طرفی میزان موفقیت هر جامعه و روند توسعه، تا حدود زیادی با وضعیت اشتغال در آن جامعه ارتباط دارد. حل مشکل کشور در گرو ایجاد تغییرات ساختاری در اقتصاد کشور است که با اقدامات دولت میسر میگرددتامین اشتغال باید به عنوان یکی از اولویت های دولت مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر مهار بیکاری از طریق سیاست های مناسب، منجر به کاهش بسیاری از عوارض نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشود. اهمیت دولت برای پیشبرد فرآیند توسعه اقتصادی توافق کلی وجود دارد و به عنوان یکی از نیروهایی که نقش زیادی در فرآیندهای تغییر این جوامع، از جمله در زمینه تغییر روستایی ایفا می کند. از دهه 1970 نقش دولت در توسعه به طور جدی مورد تاکید قرار گرفت. برخی از برنامه ریزان روستایی، علت توسعه نیافتگی روستاهای کشور ما را به رغم سرمایه گذاری کلان دولتی در تامین خدمات آنها، عقب ماندگی اقتصادی می دانند. بیکاری و فقر مالی عاملی عمده برای مهاجرت های روستایی شناخته شده و مهاجرت بی رویه خود موجب رکود و تباهی روستا گردیده است. به نظر برنامه ریزان اگر روستاهای کشور از نظر اقتصادی پویا و فعال شود، با افزایش درآمد بر مشکلات خود فائق خواهند آمد و قادر خواهند بود نیازهای خود را برطرف نمایند. از این طریق آنها می توانند محیط روستا را برای زندگی بهتر آماده کرده و سطح رفاه خود را افزایش دهند
میت نقش روستاها در خودکفایی کشور
سازمانهای مردمنهاد در توسعه پایدار روستایی
سازمانهای غیردولتی» یا «سازمانهای مردمنهاد» که به اختصار با «NGO» یا «سمن» نشان داده میشوند، در توسعه پایدار نقش مهمی دارند. فعالیت و حضور آنان در موضوعات مختلف بخش کشاورزی نیز باعث شده در جهان نقش و جایگاه مهمی در راستای اهداف توسعه پایدار این بخش داشته باشند. مثال بارز درباره نقش سازمانهای غیردولتی در توسعه روستایی و کاهش فقر را میتوان بانک گرامین نام برد که مؤسس آن محمد یونس، در سال ٢٠٠٦ جایزه صلح نوبل را به خاطر فعالیت در زمینه کاهش فقر از آن خود کرد. این بانک که به بانک فقرا و بانک روستایی معروف است، وام و اعتبارات خُرد به میلیونها انسان محروم و آسیبپذیر در بنگلادش و سایر نقاط داده است تا در بهبود شرایط زندگی آنها تأثیرگذار باشد. این بانک در ٥٠ هزار روستای بنگلادش فعالیت دارد و پنج میلیون نفر عضو آن هستند. باور این بانکدار گروههای محروم و بنیانگذار وامهای کوچک، این است که حتی فقیرترین مردم، هم انگیزه و هم خلاقیت لازم را برای شروع تجارتهای کوچک دارند و میتوانند در توسعه و بهبود شرایط خود نقش داشته باشند. در هندوستان بیش از یک میلیون گروه مختلف در امر «توسعه محلی» فعال هستند. در اروپای شرقی صد هزار سازمان غیردولتی در فاصله سالهای ١٩٩٥-١٩٩٨ تشکیل شده است. در بنگلادش که به کشور سازمانهای غیردولتی معروف است (بیشتر آنها کار خود را به صورت سیستمهای تعاونی شروع کردند)، حدود پنج هزار سازمان متعهد شدهاند تا در برنامههای سوادآموزی فعالیت کنند. بهاینترتیب، یک کودک بنگلادشی از بخت بیشتری برای سوادآموزی در این سازمانها برخوردار میشود تا در آموزشوپرورش دولتی. در چین نزدیک به ٢٠٠ هزار و در آمریکا حدود دو میلیون NGO فعالیت میکنند. در سریلانکا جنبش تعاونی پسانداز و اعتبار، بیش از ٧٠٠ هزار عضو دارد.در موزامبیک سازمانهای غیردولتی در بخش بهداشت بهتدریج جانشین دولت شدهاند.
حدود ٤٠ درصد از مراقبتهای بهداشتی در کنیا از طریق سازمانهای غیردولتی صورت میگیرد. در بنگلادش دولت مسئولیت واگذاری بخشی از اراضی جدید خلیج بنگال را به سازمانهای غیردولتی تفویض کرده است (سلطانیعربشاهی). در تایلند در سال ١٩٧٩ یک مرکز غیردولتی داوطلبانه برای توسعه روستایی و هماهنگی فعالیتهای سازمانهای دولتی و غیردولتی در توسعه روستایی، ایجاد شد که اندیشهها و تجارب این سازمانها بر سیاستها و برنامههای دولت تأثیر گذاشته است و در برخی موارد، بهعنوان الگوهای توسعه،پذیرفته شدهاند (سعیدی). در بخش گردشگری هم میتوان ردپای کارآمدی از سازمانهای غیردولتی یافت که از آن جمله میتوان به پروژه شهر تاریخی دویرت در جنوب تونس اشاره کرد؛ دویرت شهری باستانی با طبیعت گرموخشک است که قدمت آن به هزاران سال پیش برمیگردد. تشکلی غیردولتی به اسم اختصاری ASNAPED برای احیای اقتصاد و روش زندگی، حفاظت از محیط زیست و به دلایل تاریخی، باستانشناسی و فرهنگی، فعالیت خود را در دویرت آغاز کرد. اولین هدف این تشکل، حفظ مهمترین بخشهای شهر باستانی مانند مسجد، آبانبارهای قدیمی و غارهای عصر حجر در مجاورت آن بود. نقش تشکل در این برنامه مشخصکردن منابع مالی، جمعآوری سرمایه و هدایت امور اجرائی پروژه و بهعنوان رابط و میانجی بین اعضای مختلف پروژه مانند جمعیت محلی، اختیارات دولتی، تشریک مساعی تشکلها و سازمانها، بنگاههای پولی و وقفکنندگان است. از طرفی تشکل تلاشهایی در راستای متقاعدکردن یونسکو به ثبت دویرت بهعنوان یک اثر جهانی کرده است و مقامات دولتی منطقه را به مداخله و حمایت از روستا از طریق گنجاندن آن در بسته تورهای گردشگری، ترغیب کرده است. از دیگر تلاشهای تشکل، ایجاد تنوع در منابع درآمدی منطقه نظیر توسعه اکوتوریسم است. نمونههای بسیاری در جهان، حاکی از نقش مهم سازمانهای غیردولتی در توسعه پایدار روستایی است. توجه به تجربیات نشان میدهد دولت در کنار سازمانهای دولتی، با بسترسازی مناسب و حمایت منطقی و پاسخگو، شکلدادن ارتباطات و تعامل سازنده، زمینه کارآمدی و پایداری این سازمانها را برای حرکت به سمت اهداف توسعه فراهم کرده است.
نتیجه گیری:
روستاها به عنوان یکی از بخشهای مولد ، حیاتی وخودکفای کشور که بیش از %30 جمعیت را درخود جای داده است در جهت اجرای سیاست گسترش مشارکت مردم در برنامههای توسعه، میتواند نقش موثر و بسزایی داشته باشد. و به دلیل بسترها و قابلیتهایی که در محیط روستایی وجود دارد، توانایی تشکیل وسازماندهی نهادهای مردمی درزمینهها و موضوعات متعددی را داراست.سازمانها و تشکلهای غیردولتی(چه NGOsملی و چه NGOs محلی) به عنوان نهادهایی که حقوق بهره برداران و آحاد مختلف مردم را در بخش روستایی وکشاورزی نمایندگی می کنند، ابزار بسیار مؤثری برای اعمال فشار سازنده بر دستگاههای دولتی فعال در این بخش به حساب می آیند و می توانند آنها را وادار به رعایت حقوق شهروندی و پاسخگویی به نیازها، مطالبات و انتظارات برآورده نشده اقشار مختلف ذینفع در این بخش کنند، و موجب افزایش شفافیت، کاهش فساد اداری، کوچک سازی، ساده سازی مقررات و نهایتاً افزایش کارایی و اثربخشی مدیریت دولت در بخش توسعه روستایی شوند. احیا، اصلاح و یا ایجاد چنین تشکلهای مردمی وبومی (در روستاها و در سطح کلان کشور) عملاَ به مفهوم گسترش مردم سالاری، واگذاری کار به مردم، تخفیف هزینه ها ومسئولیتهای دولت در قبال مدیریت روستاها و جلب و جذب مشارکتهای مردمی در فعالیتهای عمرانی و توسعهای روستاهاست. لذا ضروری است با آسیبشناسی ساختار و عملکرد این تشکلها، فرصتها و تهدیدها و نقاط ضعف و قوت شناسایی، و افقهای آرمانی و قابل دسترس تبیین گردد. و در ادامه با یک حرکت نظاممند و هدفگرا در ایجاد و گسترش تشکلهای غیردولتی بومی در سطح روستاها و به موازات آن، تاسیس وگسترش نهادهای غیردولتی در سطح استانی منطقه ای و ملی، باتوجه به نیاز و ضرورت هر روستا و منطقه به حمایت و تشویق عملی اقدام نماییم. توسعه پايدار روستايي پديدهاي پيچيده و داراي ابعاد متعدد است. در واقع بدون شناخت جنبه هاي مختلف سكونت در روستا ، حفظ آينده روستا امكانپذير نميباشد. اجراي برنامه هاي گوناگون براي توسعه پايدار در روستا به آزمون و خطا و بدون انجام مطالعات بنيادين و همه جانبه باعث ميشود نه تنها رسيدن به پايداري در روستا با مشكل روبرو گردد، بلكه موجب بروز مشكلات تازه در حيات و آينده روستا ميشود. شناخت و درك مناسب از مؤلفههاي توسعهي پايدار روستايي و اهداف حاصل از آنها، گام اوليه و اساسي در اين مسير است تا بتوان عوامل بازدارنده را به درستي تشخيص داد و راهكارها و راهبردهاي مناسب را براي برطرفكردن موانع بازدارنده به خوبي اجراء نمود
پیشنهادات:
1-به عقیده بسیاری از صاحبنظران، فرهنگ، موتور و نیروی محرکه توسعه است. لذا اولین گام در جهت نهادینه شدن الگوی تشکیل و توسعه نهادها و سازمانهای غیردولتی در مناطق روستایی و ارتقاء نقش آنها در روند برنامه های توسعه، توسعه فرهنگی و فرهنگ سازی دراین زمینه است
- كارگيري تجربيات ساير كشورها مانند استفاده از فناوريهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي، احداث واحدهاي بيوگازي و غيره
- قويت و گسترش دهياريها و شوراهاي اسلامي روستاها براي ايجاد يك سيستم مديريتي مبتني بر برنامهريزي مختص هر روستا و بهرهمندي از مديريت محلي نوين روستايي
- جلوگيري از خزش شهري جهت ممانعت از تبديل اراضي روستايي به كاربري مسكوني
- وسعه صنعت گردشگري پايدار براي حفظ محيطزيست و بافتهاي باارزش روستايي
- در ابتدای تشکیل سازمانهای غیردولتی لازم است تا اینگونه نهادها و تشکلها از یک حمایت و پشتیبانی قانونی بهره مندگردند، لذا ضروری است نهادهای قانونگذار درکشور با تصویب قوانینی مشخص و شفاف، بستر قانونی لازم را برای تشکیل و توسعه اینگونه نهادها، هموار سازند.
- تخصصی شدن فعالیت تشکلها و هدف گذاری روی موضوعات خاص و ضروری، میتواند کارایی واثرگذاری این سازمانها را بالا ببرد. لذا ضروری است هنگام تشکیل این نهادها از کلی گویی در اهداف ونیز گسترده کردن فعالیتها در موضوعات متعدد پرهیز شود.
- آموزش نیروی انسانی مورد نیاز که در عرصه تشکیل، سازماندهی و توسعه سازمانهای غیردولتی میخواهند به ایفای نقش بپردازند، یکی دیگر از نیازهای ضروری در این زمینه است
فهرست منابع:
فارسی:
1- ازکیا،مصطفی(1374). مقدمه ای بر جامعه شناسی توسعه روستایی. انتشارات اطلاعات1381.
2- امیرانی و ظریفیان، محمدهادی و شاپور (1382). «نقش سازمانهای غیردولتی در روند ترویج و توسعه روستایی». ماهنامه جهاد. شماره 257. خرداد و تیر 1382.
3- امینی، فرهاد (1378). بررسی نقش سازمانهای غیردولتی در جلب مشارکت مردم به منظور حفظ محیط زیست. پایان نامه کارشناسی ارشد. تهران.
4- بهزاد نسب، جانعلی (1383)، تحلیل مکانی- فضایی رویکرد برنامه ریزی ارتباطی در توسعة دارای طرح بهسازی (هادی) استان تهران. رساله دکتری. دانشکده علوم انسانی. دانشگاه تربیت مدرس.
5- تودارو، مایکل (1383). توسعه اقتصادی در جهان سوم. ترجمه غلامعلی فرجادی، مؤسسه عالی پژوهش در توسعه. انتشارات کوهسار.
6- دفتر برنامه ریزی توسعه روستایی وزارت جهادکشاورزی (1382). خلاصه گزارش عملکردگذشته. تبیین و منع موجود و چشم انداز آینده توسعه روستایی.کمیته برنامه ریزی صنایع تبدیل، تکمیل و توسعه روستایی برنامه چهارم توسعه. گروه توسعه روستایی. خرداد1382.
7- دفتر مشارکت و بسیج مردمی (1377). آشنایی با تشکلهای زیست محیطی و منابع طبیعی ایران [جزوه]. تهران وزارت جهادسازندگی سابق.
8- رضوانی، محمدرضا (1383). مقدمه ای بر برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران، تهران. نشر قومس.
9- سازمان ملی جوانان، (1384). تشکلهای غیر دولتی.
- سعیدی، محمدرضا (1381). موانع رشد وگسترش سازمانهای غیردولتی در ایران. رساله دکتری دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس.
- طهماسبي، جواد. 1391 .شاخص توسعه انساني ومقام ايران در جايگاه جهاني، مركز تحقيقات استراتژيك، گزارش راهبردي، شماره 159 ، صص .1-40 – عبدالهي، محسن و بشريموسوي، مهشيد.
- 1394 .نقش سازمانهاي جامعه مدني در فقرزدايي، فصلنامه علمي – پژوهشي رفاه اجتماعي، سال پانزدهم، شماره 59 ،صص .7- 37
- – فيروزآبادي، سيداحمد و جعفري، محسن. 1395 .مطالعه قابليتهاي سازمانهاي مردم نهاد بومي دين محور در حل چالشهاي پيشروي توسعه اجتماع محور روستايي « مورد مطالعه: گروه جهادي طلاب عباد ،» دو فصلنامه علمي-پژوهشي، الگوي پيشرفت اسلامي ايراني، سال چهارم، شماره هفتم، صص .153-177
- قاسمي، مريم.1395 .تبيين رابطه جمعيت و وسعه پايدار روستايي. مطالعه موردي: شهرستان مشهد، مجله آمايش جغرافيايي فضا، فصلنامه علمي – پژوهشي دانشگاه گلستان، سال ششم، شماره مسلسل بيست ي و كم، صص -44.
فهرست منابع:
انگلسیی
1-Abafat, S., Nazmfar, H., & tagi Masoumi, M. (2013). Analysis of Development Degree of the Cities Using TOPSIS Technique (Case study: Ardabil Province)
- – Aldashev, G., & Navarra, C. (2018). Development NGOs: Basic facts. Annals of Public and Cooperative Economics, 89(1), 125-155
3- – Dhanani, A. (2018). Identity constructions in the annual reports of international
4-development NGOs: Preserving institutional interests?. Critical Perspectives on Accounting. – Fidler, M. M., Bray, F., & Soerjomataram, I. (2018).
5-The global cancer burden and human development: A review. Scandinavian journal of public health, 46(1), 27-36.
6-Hou, J., Walsh, P. P., & Zhang, J. (2015). The dynamics of human development index. The Social Science Journal, 52(3), 331-347.
7– Lewis, D. (2010). Nongovernmental organizations, definition and history. In International encyclopedia of civil society (pp. 1056-1062). Springer, New York, NY
8-Mondal, A. (2000). Social capital formation: The role of NGO rural development programs in Bangladesh. Policyscience. Vo.33. p. 459-475.
9-Streeten, Paul, 1997. “Nongovernmental organization and development”, the annals of the American Academy of political & social science. Vol. 554, P 193, 18
نغمه صاحبی دکترا تخصصی جغرافیا برنامه ریزی روستایی واحد رشت ،دانشگاه آزاد اسلامی ،رشت ،ایران
پایگاه خبری میرزا کوچک نیوز: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
http://mirzakochaknews.ir/?p=12063