میرزاکوچک نیوز؛ یادداشت، مائده فلاحتکارضیابری: میرزا کوچک خان جنگلی که از مبارزان نهضت مشروطه و رهبر جنبش جنگل ملی گرای گیلانی و رئیس جمهوری جنگل بود در سال ۱۳۰۰ همراه با یار وفادار خود گائوک آلمانی معروف به هوشنگ جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال) بعداز مبارزات طولانی مدت با استکبار و استبداد در ارتفاعات ماسال گرفتار برف و سرما شده و جان خود را از دست داد.

بیش از 20 کتاب تخصصی در خصوص جنبش جنگل و تاریخ جنبش جنگل نگاشته شده است این در صورتی است که متاسفانه ما دچار مکررگویی و تکرار هستیم.

سخن به ادبیات و شعر گفتن زیباست آرایه ادبی در راستای میرزا زیباست اما ارتباط ما با کنش اجتماعی و ساختارهای عقیدتی سیاسی روزگار میرزا، فاصله زیادی دارد.

جنبش جنگل در نیمه دوم 1293 منعقد و پیمان نخستینش بسته شد، سال 1296 که جنبش چریکی جنگل به صورت رسمی در رشت مستقر گردید و اداره امور ولایت گیلان را در دست گرفت به دفعات با قشون بیگانه و عوامل داخلیش به نبرد خاست اما با ایجاد تفرقه در جنبش و جدایی خائنانه حاج احمد از جنگل که از ستون‌های آن و مسئول امور مالی بود و البته تسلیم و اعدام شدن دکتر حشمت در 14 اردیبهشت 1298 علی الظاهر جنبش جنگل فرو پاشید لیکن با پایداری عجیب کوچک خان در حالیکه فقط چند تن برایش باقی مانده بود بعد از چند ماه دوباره جنبش احیاء شد.

نخستین برهه جنبش جنگل از سال 1293 تا 1298 بود که در نخستین ماه‌های سال98 پی حمایت هوانیروز انگلستان، این جریان شکست می خورد.

کوچک خان این بار به همراه حسن خان آلیانی معروف به معین الرعایا به احیای دوباره جنبش در منطقه آلیان فومنات همت گماشت و جنبش از حالت ملی به سمت محلی پیش رفت.

به هر حال با حضور روسهای بلشویکی در آبهای انزلی معاهده ای بین وی و چپها به امضاء رسید که اعلان نخستین جمهوری شورایی ایران بود. اما ائتلاف مذکور به چند ماه نکشید چرا که دیدگاه ملی – مذهبی کوچک جنگلی با چپ روی های عناصر رادیکال طرف بلشویک تعارض جدی داشت بنابراین میرزا به حالت قهر به رشت و سپس به فومنات بازگشت که در واقع می توان حرکت جناح مقابل را نوعی کودتا علیه وی و جریان منتسب به او دانست.

اوج دوران جنبش جنگل سال‌های 1296 و 1297 است، در پایان سال95 و 96قحطی گسترده‌ای ایران را فرا گرفت اما در گیلان با مدیریت خوب به دست جنبش هیچگونه قحطی در گیلان دیده نمی‌شد.

بر خلاف تاریخ نویسی که چپ‌ها دارند و تاریخ را تحریف می‌کنند، چپ‌ها به جنبش ضربه زدند، از این به بعد تاریخی باید بتوانیم برای روزگار خودمان استفاده کنیم.

شهادت میرزا و یارانش در آن زمان دارای پیام ارزشمندی است، پیام این نهضت همواره برای ملت ایران و مردان آزادیخواه و آزاداندیش تاریخ جاودانه می‌ماند که این ملت ظلم و ستم استبداد و تجاوز بیگانگان به کشور را تحمل نمی‌کنند.

میرزا کوچک در دوران خفقان سیاسی و اجتماعی قیام کرد و با ظلم و ستم آن دوران به مبارزه پرداخت که باید تفکرات، اهداف و آرمان میرزا کوچک جنگلی احیا، تبیین و به جامعه انتقال یابد.

میرزا کوچک با تاسی از قیام عاشورا و با افکار و ایده انقلابی خود هدفی جزء اجرای احکام دین و جلوگیری از تجاوز دشمنان و اصلاح کشور نداشت.

بر همین اساس جایگاه میرزا به عنوان رهبری یک نهضت مهم در تاریخ معاصر کشور باید با نگاهی عینی تر مورد ارزیابی قرار گیرد و به نسل جدید معرفی شود، هدیه میرزا کوچک خان جنگلی به جوانان دیروز، امروز و فردا اندیشه آزادی است.